ماجرای سوءقصد به جان شاه قاجار و ساخت سقاخانه اسماعیل طلا در حرم امام رضا (ع)
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۸۷۸۴
سقاخانه در صحن عتیق یا همان صحن انقلاب قرار دارد. سنگ بنای این سقا خانه را نادرشاه افشار گذاشته است. پیش از دوره نادرشاه افشار نهری از شمال شهر مشهد که از چشمهای به نام چشمه گیلاس یا چشمه «گُلسب» سرچشمه میگرفت، پس از عبور از ۶ فرسنگ از بالای خیابان وارد صحن کهنه میشد و حوضهای واقع در صحن را پرآب میکرد و با سرریز شدن حوضها، آب به نهری بازمیگشت و با امتداد در مسیر پایین خیابان (نواب صفوی فلی) از محدوده حرم مطهر رضوی خارج میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
براساس آنچه در متون تاریخی آمده است در دوره تیموریان، توسط امیر علیشیر نوایی، آبراه رساندن آب چشمه گیلاس به حرم مطهر رضوی ایجاد شد و در دوره شاه عباس صفوی تکمیل شد. این نهر مشهد قدیم را به دو بخش تقسیم میکرد.
سقاخانه قبل از اینکه بنایی داشته باشد، چهار حوض در وسط صحن داشت که این حوزهها به وسیله آب چشمه پر میشدند تا زائران از آن استفاده کنند.
این سقاخانه حد فاصل سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ هجری قمری در زمان نادرشاه افشار بنا شد و سنگ مرمری به دستور نادرشاه با ظرفیت ۳ کر آب معادل هزار و ۱۳۰ لیتر در آن قرار گرفت. این سنگ از هرات به مشهد منتقل شد.
البته به دلیل فصلی بودن این چشمه در ایامی از سال خشک میشد و زائران با مشکلاتی مواجه بودند تا اینکه در سال ۱۳۳۰ چاهی برای تأمین آب حفر شد و چهار حوض جدید هم بهعنوان وضوخانه در اطراف آن ساخته شد و به این صورت مشکل آب حرم حل شد.
ماجرای ساخت سقاخانه
بنای فعلی سقاخانه که اکنون در صحن انقلاب، عتیق یا کهنه قرار دارد، به همت یکی از سرداران فتحعلی شاه قاجار به نام اسماعیلخان سنگسری (سنگسر روستایی در نزدیکی مشهد بوده که اکنون مهدیشهر نام دارد) ساخته شده است. ساخت سقاخانه نیز داستان جالب و جذاب دارد.
روزی بستهای به عنوان هدیه به دربار فتحعلی شاه رسید و ظاهر قضیه به این صورت بود که در درون این بسته هدیهای برای پادشاه ارسال شده است اسماعیلخان به این بسته مشکوک شده و فوری آن را از پادشاه دور کرد که پس از باز کردن، بسته منفجر شد.
فتحعلی شاه به خاطر این هوش و ذکاوت اسماعیلخان و به رسم تکریم از دوراندیشی اسماعیلخان، دستور داد به اندازه وزنش به او طلا بدهند و اسماعیلخان هم با این هدیه ستونها و گنبد سقاخانه حرم امام رضا (ع) را طلایی کرد. از آن زمان این سقاخانه با نام سقاخانه اسماعیل طلا معروف شد.
سقاخانه تا سال ۱۳۴۵ دارای پنجرههایی بود و در سال ۱۳۴۶ تجدید بنا شد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم هنگام ساخت رواق دارالحجه در زیر صحن انقلاب بنای سقاخانه بازسازی و مقاومسازی شد.
بنای کنونی سقاخانه در مرکز صحن انقلاب و روبروی ایوان طلا با پایههایی از سنگ مرمر و کاشی تزئین شده و گنبد آن هم مزین به کاشیهای مطلا است که عاشقان امام رئوف با حضور در این صحن و نوشیدن از آب سقاخانه جانی تازه میکنند و آب گوارای آن را عنوان تبرک مینوشند.
امروزه حوضها از اطراف سقاخانه حذف شدهاند و در سال ۱۳۹۰ شیرهای سقاخانه تغییر کردند (دارای چشم الکترونیکی شدند) و کاسههای طلایی برنجی نیز به علت شرایط بهداشتی جایشان را به لیوانهای یکبار مصرف دادهاند. باشگاه خبرنگاران جوان خراسان رضوی مشهد
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تاریخ حرم مطهر رضوی سقاخانه حرم مطهر رضوی شاهان قاجار اسماعیل خان صحن انقلاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۸۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری
مهدی زمانپور کیاسری نویسنده، تهیه کننده و کارگردان، مستند سینمایی «مشتی اسماعیل» گفت: سال ۸۷ ایدهای به ذهنم رسید که مستندی درباره کاشت، داشت و برداشت محصول شالی بسازم؛ چرا که کاشت، داشت و برداشت محصول پر از حرکت، انرژی و زندگی بود. در مسیر شالیکاری زندگی جریان داشت؛ زندگی که برایم پر از خاطرات بود.
وی ادامه داد: همیشه فکر میکردم اگر در فیلمم مستقیم به کاشت، داشت و برداشت محصول بپردازم شاید نتوانم آنگونه که شایسته است آن را به تصویر بکشم و شاید از حالت هنری خارج شود؛ لذا از آنجاییکه بیشترین خاطراتم در دوران کودکی شکل گرفته بود، با خود گفتم که باید از نگاه کودک بصورت غیر مستقیم به کاشت، داشت و برداشت محصول بپردازم. تا اینکه مشتی اسماعیل جلوی چشمانم آمد.
وی عنوان کرد: البته این ایده با کمک دوست عزیزم کوروش خواجوندی به ذهنم خطور کرد. در نهایت تصمیم گرفتم زندگی مشتی اسماعیل را به تصویر بکشم. زندگی پیرمرد کشاورز نابینای اهل دل. در سال ۸۹ یکسال تمام، کار، تلاش و زندگی این پیرمرد دوست داشتنی را ثبت و ضبط کردم. بهار سال ۹۰ هم تدوین و صداگذاری انجام شد و کار به اتمام رسید.
زمانپور توضیح داد: سپس فیلم به جشنوارههای مختلف داخلی و خارجی ارسال شد که خوشبختانه در بیش از ٥٠ جشنواره فیلم انتخاب شد در بیش از ٣٠ جشنواره مهم دنیا جایزه گرفت؛ و جالب است بدانید تا کنون نزدیک به ٤٠٠ بار از تلویزیون (در شبکههای مختلف) پخش شد.
این کارگردان درباره معنویت مشتی اسماعیل توضیح داد: مشتی اسماعیل سراسر معنویت بود. وی حداقل ۶ ماه در سال را روزه میگرفت. وی مداح اهل بیت بود و عاشق امام حسین (ع). مشتی اسماعیل سراسر زندگیش امید بود. حال درونش خوب بود. من هم تلاش کردم این حال خوب را در فیلم جاری کنم و به همه دنیا نشان دهم؛ و البته همه معنویاتش را هم بصورت غیر مستقیم بیان کردم.
وی افزود: رفتن مشتی اسماعیل داغی در دل من گذاشت چرا که ما هر هفته با هم در طی این ١٤ سال در تماس بودیم و همیشه جویای حال هم بودیم. برنامه ریزی کرده بودم که در هفته اول خرداد او را به سفر کربلا ببرم؛ چون مش اسماعیل عاشق کربلا و اباعبدالله بود. البته ما قبلا با هم کربلا رفته بودیم، اما دوست داشتم امسال هم این سفر را تجربه کنم که سعادت نصیب من نشد و این حسرت بر دل من باقی ماند. مشتی اسماعیل خیلی خوش صحبت بود و همچنین طناز با هم خیلی شوخی میکردیم.
زمانپور خاطرنشان کرد: این اواخر دائم میگفت «دیگر یواش یواش باید از این دنیا بروم» من به او میگفتم که سوال کردم گفتند مشتی اسماعیل تا ٩٦ سال زنده میماند؛ مشتی هم با خنده میگفت؛ البته بی نفس؛ و آخرین بار هم که یک هفته قبل از فوتش زنگ زد، گفت که دیگر باید بروم و رفت. مشتی اسماعیل رفت، اما معنویت و امیدش همچنان زنده است و تا سالهای سال مردم دنیا از آن بهرهمند خواهند شد.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری رادیو تلویزیون